رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

انگلیسی حرف زدن رها

دختر مامان یه مدته خیلی به انگلیسی توجه ویژه ایی نشون میدی. می آی پای لپ تاب و می گی و میشینی بغلم ، دست مامان رو می ذاری رو موس .اینا یعنی اینکه برام skill word بذار .اینقدر از نگاه کردن بهش لذت می بری که باور کردنی نیست. علاقه ات به انگلیسی اونهم در این حد عجیبه.دیگه وقتی می خوای بخوابی برات skill  می ذارم می خوابی (بدون اینکه ذره ایی اذیتم کنی)یا اینکه خودم برات کلمات انگلیسی مثل وسایل خونه ، کارهای روزمره رو می گم تا بخوابی. تا حالا کلی کلمه یاد گرفتی همین الان داری این ها رو می گی و مثل یک شعر تکرار می کنی. , stand up , sit down , happy , sad , excited , worried , angry, upset , کلی کلمه هم از magic  بلدی .مو...
17 تير 1392

دارآباد و موزه هفت چنار , بوستان آب و آتش

  عسل مامان ، پنج شنبه (6تیر)که از شمال برگشتیم خواهرجون صبا و خواهری غزل هم باهامون اومدند.چندروزی مهمون ما بودند.جمعه با هم رفتیم موزه هفت چنار بعدش واسه ناهار رفتیم دارآباد تا غروب اونجا بودیم .خیلی خوش گذشت. موزه خیلی قشنگ بود.البته من و بابا قبلا هم رفته بودیم اما باز هم برامون جالب بود. دخترم داره به قو و اردک و غاز و کلی پرنده ی دیگه نگاه می کنه و می گه:کوکو کوکو اینم یه طاووس قشنگ.  آقا شیر رو نگاه کن.مامانی نمی ترسی؟دخترم چقدر شجاعه!!!      رها:مامانم گفته به من دست تو دماغم نکنم!!!! اما من به کار خودم ادامه   می دم...  این عکس ها رو من با...
17 تير 1392
1